من اونجا مهمون بودم

خونه عموی بزرگ

عمویی که دلتنگ لحظه ای هستم که بغلم کنه...مثه قبل...

سگ خونشون شروع کرد به سروصدا

عمو سرشو از پنجره بیرون برد...

میدونست که قطعا کسی اومده که گرگی داره شیطونی میکنه...

گرگی سگ باوفای عمو که بعد اونهمه وفاش....بطور بدی ازش تقدیر!!!!!!!!کردن....

عمو صدازد کیه؟